نهضت جهانی "حجاب" و زن ممسلمان پیشتاز در "عصر جدید"("حجاب"، دفاع از "عشق پاک")
بمناسبت ۱۷دی، سالگشت توطئهی انگلیسی رضاخان بر ضدحجاب_ مکتب نرجس_مشهد۱۳۹۳
بسمالله الرحمن الرحیم
سلام عرض میکنم محضر خواهران بزرگوار و محترم.
میآییم سراغ مفاهیمی که ممکن است در رسانه، هستههای اصلی خانواده را هدف قرار بدهد. یکی از مفاهیم که در رسانههای دشمن، چون بحث ما بیشتر الآن سر رسانههای دشمن است، هرچه ما اینجا میگوییم باید بتوانیم نقطه مقابل آن را درست طراحی کنیم تا بتوانیم تربیت اسلامی، خانواده اسلامی و رسانه اسلامی باشد. این جمله هیچ وقت یادتان نرود که «الادب کلفه» یعنی مشکل است و باید به آن تن بدهید ولی ممکن است.
یکی از مؤلفههایی که امروز در حوزه رسانه، در مورد مقوله خانه و خانواده امروزه به آن حمله میشود مقوله امنیت جنسی است. مفهوم جنسیت، سکس یا جنسیت، دو شیوه با آن برخورد شده و میشود. یکی این که آن را نسبت میدهد به کل مذهب و سنت و اخلاقیون، که میگویند اینها مسئله جنسیت را تابو میدانند. اینها با لذت جنسی مخالف هستند. مذهبی که می گوید حجاب داشته باشید، مرد و زن پوشش داشته باشید مخصوصاً زن، برهنه نیاید، خودش را برای دیگران آرایش نکند. «تبرّج» یعنی سیگنال جنسی دادن. تبرّج، که هسته اصلی مسئله پوشش است، این است که در عرصه عمومی را جنسی و سکسی نکنید. آن که در مفاهیم اسلامی حرام شده این است، حالا چرا شده؟ هدف چیست؟ نتایج چیست؟ فواید چیست؟ تمام قابل توضیح برای همه بشریت است. اگر علائم جنسی خارج از حریم خصوصی زن و شوهر، در عرصه عمومی مخابره شد یعنی در تاکسی، در پارک، در دانشگاه، پارلمان و... فضا جنسی است، علائم جنسی دارد، صحبتها جنسی است، رفتار جنسی است، خب این یک جامعه جنسی است! جامعه علمی نیست، جامعه اخلاقی نمیتواند باشد، جامعه سیاسی نمیتواند باشد، همه چیز تحت الشعاع شهوت قرار میگیرد. فلج کننده هم جامعه و هم فرد است، مانع حرکت و تکامل است علاوه بر آثار مختلف فروپاشی خانواده و... است.
یکی از مواردی که در رسانه، در باب خانواده امروز در سطح جهان مورد هدف قرار گرفته است مسئله عفت و مفهوم جنسی است. مفهوم برهنگی، در عرصه عمومی که امنیت خانواده را کلاً به خاطر انداخته میاندازد. جوامع و شهرهایی در دنیا داریم که بعضی از شهرها هستند تا 80 تا 85 درصد از بچهها نمیدانند پدرشان کیست! معمولاً این جور موارد مظلوم زن است، چون او بچه را به دنیا میآورد. مردان با زنان رابطه برقرار میکنند میروند پی کارشان! زن میماند و با بچه. یعنی در بعضی از شهرها 65 درصد مادران مجرد در دنیا داریم. یعنی مادر باید بدون پدر، زحمت بچه را بکشد.
مسئله از برهنگی و علائم جنسی شروع میشود، بیحجابی و رابطههای جنسی ضعیف در سطح عمومی، تا میرسد به رابطههای جنسی قوی، چون این سیر، هی تشدید کننده است یک سیگنل مشددی است اینطوری نیست که با نگاه به همدیگر ارضاء شدیم بعد حرف زدیم تمام شد! خیر، اول نگاه است، بعد حرف است، بعد خنده است، بعد شوخی است و بعد همینطور تا آخر میرود، همینطور که متوقف نمیشود. تا یک انسانی این وسط متولد میشود. و این انسان، از اول محروم به دنیا میآید و پر از عقده و گرفتاری به دنیا میآید، بعد این، دوباره خودش یک پدری فردا میشود و همین کار را با دیگران بدتر انجام میدهد . یک سیکل مشددی است. خب حالا کسانی اینطوری با مسئله برهنگی برخورد کردند و یک عدهای هم از آن طرف به اسم مذهب و سنت اساساً فکر کردند که، چون گفتند در عرصه عمومی حجاب و پوشش باشد فکر میکنند در عرصه خصوصی را هم گاهی با عرصه عمومی اشتباه میگیرند. نمیدانند درست عکس فرمان اسلامی در عرصه عمومی، درست عکس آن در عرصه خصوصی داده شده است. یعنی همانطور که هیچ نوع علامت جنسی بین زن و مرد نباید در عرصه عمومی به یکدیگر منتقل شود در عرصه خصوصی باید علائم جنسی و شهوی بین زن و مرد متبادر شود. اینها مستحبات اسلام و گاهی واجبات اسلام است. نحوه پوشش مرد و زن، نحوه آرایش، نحوه عطر و خوشبویی و نگاهها. از این طرف توصیه میکنند نگاهها کاملاً انسانی باشد و از این طرف توصیه میکنند در خانه، از این طرف اهل بیت و حضرت رضا(ع) توصیه میکنند که نگاهها جنسی باشد، هم محبت و عاطفه، هم عشق و هم شهوت باشد، سخن گفتنها همینطور، آرایش همینطور، لباس پوشیدن مرد و زن همینطور. فقط هم مسئله زن برای مرد نیست بلکه مرد برای زن! که اول از این طرف حضرت رضا(ع) میفرماید اول مواظب باش که عقده جنسی بوجود نیاید، سرکوب جنسی، محرومیت جنسی نباید باشد. اصل توصیه و ازدواج است. گاهی مواردی پیش میآید مثل موارد خواهران امام رضا(ع). چندتا از خواهران حضرت رضا(ع) ازدواج نکردند و تا آخر مجرد بودند. گاهی مواردی پیش میآید که همسر مناسبی پیدا نمیشود، شرایطی پیش نمیآید، آن حسابش جداست. اما اصل مسئله، ای که کسی بگوید من میخواهم رشد معنوی و روحی کنم برای همین ازدواج نمیکنم! اتفاقاً خانمی پیش حضرت رضا(ع) آمد و گفت که من در مراحل سلوک عرفانی و معنویام اهل تَوَتُّل هستم. «تَوَتُّل» یعنی انقطاع الیالله. پاکیزیگی و طهارت مطلق. بتول، یعنی بریده از دنیا. گفت من در مراحل سلوکیام، خانم اهل معرفت و فرهنگ و اهل معنا بود، حضرت رضا(ع) او را میشناختند. از زنانی بود که گاهی پیش حضرت رضا(ع) میآمدو خصوصی جلساتی داشتند، سؤال، گفتگو، بحث. ایشان گفت من در سلوک معنویام دنبال این هستم که به مقام توتُّل برسم. همان تعبیری که در دعا میفرمایند که الانقطاع الی الله، از همه چیز این عالم منطقع، فقط به سمت خدا برود. همان تعبیری که حضرت فاطمه(س) رسیده است که خیلی تعبیر عجیبی است. من همیشه این را میگویم چون هرچه بگویم کم است، که یک وقتی پیامبر(ص) فرمودند یا فاطمه، جبرئیل اینجاست و از طرف خدای متعال سلام میرساند و میگوید به فاطمه بگو، هرچه میخواهد خدا میخواهد که بخواه. به فاطمه بگو هرچه از خدا میخواهی بخواه، اجابت خواهد شد. نه بخاطر این که دختر پیامبری، به خاطر این که خودت رشد عمیقی در این سلوک پیدا کردهای. این یعنی ولایت تکوینی پیدا کردهای. یعنی تو چیزی نمیخواهی جز آنچه خدا بخواهد و تو ولایت تکوینی پیدا کردهای و اراده تو، اراده خدا میشود. خیلی دقت کنید، پیامبر از قول خدا، به حضرت فاطمه(س) میفرماید که هرچه از خدا میخواهی بخواه. جواب حضرت زهرا(س) خیلی چیز عجیبی است. ایشان یک چند لحظهای سکوت میکنند که آن موقع ایشان 16 ساله بودند. سکوت میکنند و میگویند که از خدای متعال هیچ نمیخواهم، برای دنیا و برای خودم هیچ نمیخواهم. فقط یک خواهش دارم و یک چیز از خدا میخواهم، «النظر الی وجهه الکریم» نظر به وجههالله. خداوند به من این رشد و این فرصت را بدهد که بنشینم و جمال خدا را تماشا کنم. من میخواهم به نظر به وجههالله برسم. نظر به وجههالله اوج مفاهیم عرفانی است.
خب این خانم آمده و به حضرت رضا(ع) میگویم من میخواهم در سیر و سلوک معنویام به مقام توتل برسم، رابطهام را با همه چیز قطع کنم، فقط خدا! حضرت رضا(ع) میفرمایند خیلی مقام بالایی است منتهی منظورتان از توتّل چیست؟ شما توتُل را چطور تعریف میکنید؟ انتقطاع الی الله را که میگویی میخواهم فقط برای خدا باشم؟ آن خانم گفت مثلاً من تصمیم گرفتم که اصلاً ازدواج نکنم! چون وقتی ازدواج میکنم عشق و محبت من تقسیم میشود، باید یک بخشی از آن را به شوهرم بدهم، یک بخشی را به بچههایم بدهم، ذهنم مشغول میشود، من میخواهم تمام وقتم را عبادت کنم. تفاوت عرفانها و معنویتهای انحرافی با عرفانها و معنویتهای جهادی درست، حضرت رضا(ع) فرمودند که شما اشتباه در تشخیص دارید. فرمودند که این توتّل نیست که شما رابطهات را با کل دنیا قطع کنی، مسئولیت و تشکیل خانواده و گرفتاریهایش را نپذیری و بگویی من نه لذت و منافع ازدواج را میخواهم و نه سختیهایش را میخواهم، میخواهم از هر دویش فرار کنم و فقط خدا. این اسمش توتل نیست. حضرت رضا(ع) فرمودند این انقطاع الی الله نیست. حضرت رضا(ع) فرمودند توتُّل و انقطاع این است که شما ازدواج بکنی، خانواده تشکیل بدهی، وارد فعالیتهای علمی و اجتماعی و خانواده بشوی اما فقط برای خدا و در چارچوب احکام و ضوابط الهی، این توتل است. آن که شما میگویی فرار از مسئله است، شما داری فرار میکنی! باید جهاد کنی نه فرار. باید بروی سختیهای تشکیل خانواده، شوهرداری و بچهداری، باید این سختیها را بکشی منتهی رو به خدا. با نیت الهی. آن وقت همینها برای شما رشد و پاداش و مقام میآورد.
لذتهای ازدواج هم لازم است، لذت جنسی، حق زن و مرد است. خداوند در بهشت که وعده بهشت میدهد آنجا هم وعده جنسی میدهد. هم به مرد و هم به زن. به خانمها میگوید غلمان و به آقایان هم میگوید حورالعین. یعنی حتی در عالم آخرت هم خداوند میفرماید مسئله لذت جنسی هست. چه کسی گفته لذت جنسی گناه است؟ اصلاً ما در فرهنگ اهل بیت(ع) در فرهنگ قرآن و اسلام، شهوت، گناه نیست. شهوت، نعمت الهی است. باید از آن استفاده کرد. نیاز جنسی مثل نیاز به آب و هواست. امام رضا(ع) مخالف با این است که عقده جنسی و سرکوب جنسی باشد. میگوید از هر سنی، حتی قبل از بلوغ، اگر تمایل جنسی بیدار شد، میلی بود بین دختر و پسر آن موقع ازدواج کنند، دوتا بچه هم میتوانند ازدواج کنند. تا آخر عمر، حتی نیم ساعت به مرگش هم طرف میتواند ازدواج کند. یعنی آزادی کامل، آزادی مطلق در مسیر نیازهای جنسی، ما اصلاً در اسلام سرکوب جنسی نداریم. تعدیل جنسیت داریم، مدیریت شهوت نه سرکوب شهوت. همان حضرت رضایی که میفرماید امنیت جنسی باید طوری باشد که مرد مطمئن باشد زنش به او خیانت جنسی نمیکند و زن هم همینطور. همان امام رضا(ع) میفرماید یک طرف قضیه این است. یک طرف قضیه این است که باید زن و مرد در خانواده، صددرصد در خانواده به لحاظ جنسی و عاطفی ارضاء کنند. باید طوری باشد که وقتی که مرد وقتی صبح از خانه بیرون میرود نیاز سرکوب شده جنسی، نداشته باشد، شهوت تحریک شده، و ارضاء نشده باشد که در خیابان که مدام به این طرف و آن طرف نگاه کند و زن هم همینطور. ما به این اصل در موعظههای دینیمان میگوییم که حجاب داشته باشید، عفت داشته باشید، یک تار مویتان را نبینند، گناه میکنید و... خب آنها را باید بگوییم اما یک قسمتش هم این است که امام رضا(ع) فرمودند (وسایلالشیعه، ج 14، ص 83) فرمودند «اِنَّ التَّهِیَّةَ مِمّا یَزِیدُ فی عِفَّةِ النِّساءِ»، اول خطاب به مردها میکند، فرمودند زنان شما باید خودشان را برای شما آرایش کنند و شما را به لحاظ جنسی، زن باید مردش را صددرصد ارضاع کند و اما خودش هم باید ارضاع شود. زنی که در خانه ارضاع جنسی نشود بیرون میآید و به مردهای دیگر علامت میدهد. اصلاً این زنان و مردانی که در بیرون مدام رفتار جنسی دارند اینها معمولاً عقدههای جنسی دارند و خودشان نمیدانند. زن و مردی که با زنان و مردان دیگر، از طریق لباسی که میپوشد، نوع نگاه، نوع حرف زدن، مدام علامت جنسی میدهد، مردی به زنی و زنانی به مردانی، تحریک کننده هستند و خودشان را عرضه میکنند، اینها خودشان یا بدانند یا ندانند اینها بیماری جنسی و عقده جنسی دارند یعنی نیاز جنسی که ارضاع نشده است. مثل کسی که گرسنه است 48 ساعت چیزی نخورده این دیگر به هرجا برسد ناخونک میزند! شهوت، یک نیاز طبیعی است. حضرت رضا(ع) میفرمایند که شهوت را سرکوب نکنید، مسائل جنسی و نیازهای جنسی را ندیده نگیرید. فرمودند مردان برای همسرانشان خودشان را آرایش کنند، معطر باشند. میفرماید دهانتان خوشبو باشد، لباستان خوشبو باشد، بدنتان خوشبو باشد، مو مرتب باشید و روغن بزنید و چرب کنید، اینها توصیههای جنسی حضرت رضا(ع) به مردان و زنان است. ببینید سبک زندگی اسلامی، اینها هم در آن هست. فرمود کاری بکنید که مرد و زن وقتی در منزل زن و شوهر به هم نگاه میکنند از نگاه به همدیگر لذت ببرند، از حرف زدن با همدیگر لذت ببرند، هرچه میدانید همسرت خوشش نمیآید، فرمودند آن کار را نکن.
طرف آمده منزل امام حسین(ع) میبیند لباس قرمز از این لباس عجقوجق سوسولی که امروز ما میگوییم، ایشان لباس قرمز پوشیدند. میگوید آقا این لباس در شأن شما نیست. فرمودند خانمم دوست دارد این رنگ را دوست دارد من به خاطر ایشان این رنگ را پوشیدم. امام حسین(ع) فقط در کربلا نیست، ظهر عاشورا. این هم امام حسین است. تعادل در آموزش دینی و مذهبی. از مذهب فقط یک چیزهای خاصی را نگوییم، همه مذهب را بگوییم.
امام رضا(ع) فرمودند مرد مسلمان کسی است که به خودش برسد و اگر میخواهد همسرش پاکدامن باشد و زنش با مردان دیگر نگوید و نخندد و خودش را نشان ندهد این نیاز در همسرش را باید ارضاء کند. رسانههای فاسد چه کار میکنند؟ محیط عمومی را تحریک جنسی میکنند. عرصه عمومی را جنسی میکنند. در حالی که اسلام میگوید عرصه خصوصی باید کاملاً جنسی باشد و عرصه عمومی نباید جنسی باشد. آنهایی که عرصه عمومی را جنسی میکنند در قالب رسانه یا نحوه آموزشیشان، دیگر عرصه خصوصی جاذبه جنسی نخواهد داشت. چون مردی که مدام بیرون، با نگاه و ارتباط، دارد از طریق زنان دیگر ارضاء میشود، زنان دیگر را میبیند، برهنه، آرایش کرده، به خودشان رسیدند، این مدام با نگاه و رابطه و ارتباط تا مراحل جلوتر، دارد ارضاع میشود، دارد ریزهخواری جنسی میکند! این دیگر وقتی که خانه میآید همسر خودش برایش خیلی جاذبه جنسی و اهمیتی ندارد میگوید من مثل تو و از تو خیلی قشنگتر هم دیدهام، با هم حرف هم زدیم! با بعضیهایشان قرار هم گذاشتم! عرصه عمومی هرچه جنسی بشود عرصه خصوصی بیارزش میشود.
یکی از فواید حجاب، اصلاً به لحاظ جنسی این است که وقتی که مرد چشمش به زنان مختلفی نیفتد یا زنی به مردهای مختلف چشمش نیفتد، ارزش همسرشان در خانه، به لحاظ جنسی محفوظ میماند. اما وقتی که مدام ارتباطات و اختلاط بیش از اندازه باشد، اختلاط یک وقتهایی لازم است چارهای هم نیست باید هم باشد، همه این اختلاطها هم جنسی نیست، ما طرف داریم خانمهایی داریم که شاگردان خاص امام صادق(ع) است طرف میگوید ما نشستیم تا این خانم وارد شدند ما خیلی محل نگذاشتیم، نگاه کردیم دیدیم امام صادق(ع) بلند شدند و به احترام این خانم سرِ پا ایستادند و بعد ایشان را دعوت کردند و فرمودند بیایید کنار خانم بنشینید. این خانم را کنار خودشان نشاندند و بعد دیدیم که امام صادق(ع) مدام دارند با آن خانم صحبت میکنند انگار ماها دیگر نیستیم. و اینقدر رابطه راحت، علمی و اجتماعی. و بعد فهمیدیم که این خانم هم عالم است و هم مجاهدی بود که در زندان زیر شکنجه دستش قطع شده است و جانباز بوده، در زندانهای رژیم از این زنان مبارز سیاسی بوده است و امام صادق(ع) جلوی ما به احترام ایشان ایستاد و چنان با ایشان با احترام حرف میزد و بعد نشستند با ایشان خصوصی صحبت کردن.
خب پس هر اختلاطی که مشکوک نیست. ولی اختلاطهای غیر ضروری تحریک کنندهای که مدام هست خب وقتی که اضطراری نیست چرا؟ خب وقتی این اختلاط و ارتباطات، جوک و شوخی زیاد میشود آن وقت ارزش همسران آدم، چه زن و چه مرد، پیش چشم او کم میشود. این روایت چهارم امام رضا(ع) را دقت کنید این خیلی مهم است. فرمودند" التَّهِیَّةَ" یعنی آماده شدن، به خود رسیدن، آرایش کردن، جاذبههای جنسی و در خود ایجاد کردن برای همسر، در مورد مرد برای زن، حالا اینجا به مرد میگویند برای زن، چون همیشه به زن میگویند برای مرد، هر دویش هست. «مِمّا یَزِیدُ فی عِفَّةِ النِّساءِ» این به عفت زنانتان کمک میکند. میخواهید عفت زن، و زنان پاکدامن باشند مرد باید در خانه زنش را به لحاظ جنسی و عاطفی ارضاء کند. میخواهی مردت فاسد نباشد، امام رضا(ع) میفرمایند به حقوق جنسیاش احترام بگذار این نیاز دارد. گاهی به زبان نمیآورد یک مرد، فشار جنسی روی اوست، دست خودش نیست، ارضاع نمیشود و این را در قالبهای مختلف نشان میدهد، مثلاً میرود توی خیابان با چهار نفر دعوا میکند. هیچ کس هم نمیفهمد که این یکی دو هفته است، سه هفته است که اصلاً ارضاع نشده است، آثارش اینهاست. یا زن کارهایی را میکند که منشأ آن این است. اسلام هم با سکسشوآلیزم و این که همه چیز را جنسی و فرویدی تعریف کنیم، مخالف است، و امام رضا(ع) مخالف است، نگاه فردی، نگاه جنسی به زن. هم با این که اینها را تابو بدانی و منطقه ممنوعه بدانی که اینها خلاف اخلاق است، نخیر آقا در خانه عین اخلاق است. بیرون خلاف اخلاق است. اخلاق خانه با اخلاق بیرون تضاد دارد. فرمودند «وَ لَقَدْ تَرَکَ النِّساءُ الْعِفَّةَ بِتَرْکَ أَزْواجِهِنَّ التَّهِیَّةَ» بسیاری از زنان دچار لغزشهای جنسی میشوند بخاطر این که مردانشان نیاز جنسی زنشان را تأمین نمیکنند. «ثُمَّ قالَ: أَیَسُرُّکَ أَنْ تَراها عَلى ماتَراکَ عَلَیْهِ إذا کُنْتَ عَلى غَیْرِ تَهِیَّةٍ؟» آخه امام رضا(ع) یکی از شیعیان را دیدند که این خیلی شلخته، نه لباس مناسب، نه موی مناسب، نه قیافه مناسب، ژولیده بود، حضرت رضا(ع) فرمودند این چه قیافهای است؟ در روایت داریم به مردان فرمودند اگر موهایتان بلند است باشد به شرطی که به آن برسید مستحب است به آن برسی. میدانید که موهایشان تا لاله گوش و روی گردن بود، ولی همیشه مرتب بود. پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) همیشه موهایشان را روغن میزدند. این کارهایی که الآن جوانان میکنند و ما به آنها میگوییم کارهای سوسولی و غربزده است، این عین سنت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) بوده است، معمولاً موهایشان را روغن معطر و خوشبو میزدند. روایت دیدم که پیامبر(ص) پارچه گاهی میانداختند روی شانههایشان که این روغن چربی موهایشان، لباسش را چرب نکند. طرف میگوید آمدم خانه امام(ع) یک بستهای آوردم، گفتم این چیست؟ فرمودند این روغن گل بنفشه است سفارش دادم برای موهایم. حالا اگر ما الآن این کارهای اینطوری بکنیم میگویند آی اینها را نگاه کن اهل دنیا هستند! فرمودند به او گفتم تو دلت میخواهد وقتی خانمت را میبینی اصلاً رغبت نکنی به خانمت نگاه کنی؟ چطور دلت میخواهد وقتی خانمت را میبینی او برای تو مرتب و آرایش کرده باشد، «أَیَسُرُّکَ أَنْ تَراها» خوشت میآید تو خانمت را که میبینیتَراها عَلى ماتَراکَ عَلَیْهِ آن طوری که او تو را میبیند، من که تو را میبینم نمیتوانم تو را نگاه کنم او چطوری تو را نگاه میکند؟ دوست داری تو هم خانمت را همینطوری ببینی؟ «إذا کُنْتَ عَلى غَیْرِ تَهِیَّةٍ؟» به خودت نرسی؟ طرف خودش راوی است میگوید گفتم «قُلْتُ: لا» گفت نه. دلم میخواهد خانمم قشنگ باشد. فرمودند «و هو کذلک» فرمودند او هم انسان است تو چطور به حق خودت توجه داری و چرا به حق او توجه نداری؟ «ثم قال» بعد حضرت رضا(ع) فرمودند «مِنْ اَخْلاقِ الأنْبِیاءِ» یکی از اخلاق ثابت در سبک زندگی انبیاء و سبک زندگی دینی این سهتا است: «التَّنَظُّفُ» نظافت. هیچ وقت هیچ لباس و بدن و خانهشان هرگز کثیف نمیبینید. نظافت؛ سمبل زندگی سبک دینی است. شهر دینی، شهر نظیف و تمیز است. شهری است که وقتی کسی واردآن میشود بگوید عجب شهر قشنگی است. عجب تمیز است. امام رضا(ع) میفرمایند خانه مذهبی و دینی، خانهای است که وقتی کسی وارد آن میشود بگوید عجب خانه تمیزی! دوم؛ «التَّطَیُّبُ» بوی خوش. فرمودند ما هیچ پیامبری نداشتیم که معطر نباشد. شهری که وارد میشوید کوچه و خیابانش بوی بد بدهد شهر دینی نیست. خانهای که وارد شوید بوی بد بدهد؛ مسجدی که میآیید بوی بد بدهد حضرت رضا(ع) میفرمایند دینی نیست. سوم؛ «وَ حَلْقُ الشَّعْرِ» کوتاه کردن مو، اگر به مو نمیرسید. چون در همان روایت هم دارد که یک کسی را دیدند که موهای بلندی دارد اما ژولیده است، فرمودند که یا موهایت را کوتاه کن یا به موهایت برس. اگر مو گذاشتی وظیفه داری به موهایت برسی. اگر تنبلی و نمیخواهی به موهایت برسی موهایت را کوتاه کن. موی بلند ولی نامنظم و ژولیده نباشد.
پس نگاه امام رضا(ع) به مسئله جنسیت، به مسئله شهوت، مسئله نظافت، مسئله بهداشت و... روشن است. جامعه دینی چه جامعهای است؟ شهر دینی؟ خانه دینی؟ سبک زندگی دینی از منظر امام رضا(ع) چه شهری است؟
یک نکته هم اینجا عرض میکنیم بحث حجاب، شما میدانید و متفکران اسلامی هم بارها گفتهاند مسئله حجاب، در واقع برای اینهایی که مثلاً توجیه نیستند و باید توجیه بشوند، کلمه حجاب در قرآن، راجع به این چیزی که ما الآن به آن حجاب میگوییم میدانید بکار نرفته است، این را تعبیر ستر و پوشش میگویند. آیه حجاب را بعضیها فکر میکنند آیه نور است، آیه حجاب، آیهای خاص مخصوص به زنان پیامبر(ص) است. حجاب به مفهوم "پردهنشینی". این که کلمه حجاب را در مورد ستر و پوشش بکار میبریم متفکران اسلامی از قبل از انقلاب توضیح میدهند این یک اصطلاح جدیدی است و تازه باب شده و اصلاً قبلاً به این حجاب نمیگفتند به این میگفتند پوشش و ستر. و در فقه هم به این عنوان بکار رفته است. هرجا در کتاب «صلات» در کتاب «نکاح» بحث پوشش زن آمده، هیچ کجا کلمه حجاب نیامده است. چون کلمه حجاب، حجاب به معنای پرده است. ممکن است کسی تصور کند که اسلام دارد به پردهنشینی و پشت پرده نشینی دعوت میکند در حالی که پوشش جواز خروج از خانه است. در خانه که حجاب و پوشش لازم نیست. آیهی پوشش آمد حکم حجاب به این معنایی که امروز ما میگوییم آمد به مفهوم این که کسی فکر نکند اسلام طرفدار حبس زن در خانه است! زن، یک مسئولیتهایی در خانه دارد و یک مسئولیتهایی بیرون از خانه دارد. امر به معروف و نهی از منکر، نظارت، انتقاد اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر یعنی کار رسانهای، یعنی کار سیاسی اجتماعی، حزبی، انواع کارهای خیریه، تعلیم و تعلم، فریضه بر مرد و زن است، این که فقط در خانه نمیشود. البته در این دورههای اخیر کمکم با اینترنت میشود، ولیکن تعلیم و تعلم و امر به معروف و نهی از منکر مسائلی است که بیرون از خانه اتفاق میافتد. امام رضا(ع) هیچ وقت توصیه به این که زن فقط درخانه باشد نکردند. فرمودند خانه را فراموش نکنید، شوهرت، خانواده و فرزندانت پایگاه اصلی است. آن نباید نابود بشود. چون تو وقتی که نتوانی خانهات را حفاظت کنی چطوری میخواهی بروی جامعه را حفاظت کنی؟ چون تو به قصد اصلاح جامعه بیرون میآیی. خب کوچکترین و مهمترین جامعه، اول خانواده خودت هست. اگر نتوانی شوهرت را حفظ و مدیریت کنی، احساسات او را تأمین کنی، و فرزندانت را، چطوری به این نتیجه رسیدی که میخواهی کل جامعه را اصلاح کنی؟ خانواده در اولویت قرار میگیرد این را باید حفظ کنید. اما هرگز نگفتند که زن فقط در خانه بنشیند و زن فقط یک وظیفه دارد، شوهرداری و بچهداری ما اصلاً چنین توصیه اسلامی نداریم! بلکه عکس آن را داریم، برنامهات را تنظیم کن و بیرون هم کار علمی، کار خیریه، کار اجتماعی، کار فرهنگی، امر به معروف و نهی از منکر، تعلیم و تعلم و باید مدیریت بشود. بعضیها میگویند نمیشود، اما واقعاً میشود. خود شما یک نمونههایی از آن هستید. من همیشه نمونه زندهاش مادر خود من بود. من یادم هست مادرم دوران قبل از انقلاب چون هم در مبارزات بودند و هم بعد از انقلاب، تا وقتی که ایشان در سال 60 سکته کردند و تقریباً دیگر فلج شدهاند، من همیشه یادم هست ایشان 7- 8 صبح همه کارهای خانه را که میگویند خانهداری، همه کارها شده بود یعنی نظافت، غذا آماده، لباس، ظرف، هیچی نبود. یعنی خانه کاملاً آماده بود. 8 صبح هم بیرون میرفت و همین فعالیتهای یا مبارزاتی یا اجتماعی یا خیریه انجام میداد. ما 7- 8تا بچه بودیم ما هیچ وقت احساس نکردیم که مادر نداریم. واقعاً هیچ وقت احساس نکردم من همیشه خیال میکردم مادرم همیشه در خانه است. ولی من یادم هست ایشان یک فعال کامل سیاسی اجتماعی بود، فعال کامل امور خیریه و فرهنگی بود. خیلیها بودند بعضی از خود شماها هم بودید، من یادم میآید خیلی از اینها قبل از انقلاب هم آموزش نظامی دیده بودند که با مثلاً نارنجک و کُلت چطوری کار کنند اگر لازم شد و هم آموزش این که اگر کسی در مبارزات تیر میخورند برای این که بیمارستان نروند و بازدداشت نشوند یکسری از خانمها با همان خانم دکتر جعفرزاده آموزش دیده بودند که چطوری اینها را به خانهها بروند و گلوله را از بدن خارج کنند و بخیه بزنند. به اصطلاح بیمارستانهای مخفی، بتوانند تشکیل بدهند. کارهای این خانمهایی که ما میشناختیم و آنها را میدیدیم بخشی از وقتشان را میرفتند خانه محرومین، فقرا، پایین شهر، و کمک به آنها برنج ببرند، روغن ببرند. جهیزیه برای دخترهای جوان، ازدواجهای ساده ترتیب بدهند. کارهای خیریه بوده، کارهای سیاسی بوده، بعد از انقلاب هم انجمن اسلامی بانوان تشکیل دادند و بهداری و یک بیمارستان رفتند و بدون کمک دولت ساختند. آن خانمی که در صدر اسلام پرستار بود – الآن اسمش را یادم رفت – به نام او بیمارستان ساختند در کلاتنادری بود. یعنی من میدیدم یک خانمهایی هستند حجاب کامل. یادم هست ایشان قبل از انقلاب، شاید اولین راننده زن محجبه در مشهد بود. چون آن موقع اصلاً زن محجبه رانندگی نمیکرد. خب فعالیتهای اجتماعیاش بود. این که میگویند نمیشود من نمیدانم چرا میگویند هر دویش با هم نمیشود؟ ما که دیدیم شد. یعنی طرف هم رانندگی میکرد، هم فعالیت سیاسی داشت، هم فعالیت علمی داشت، هم فعالیت خدمات خیریه و ازدواج راه انداختن و بهداری و هم مبارزه، هم خانهداری، 7- 8تا بچه. خود شما ها هم نمونههای دیگری هستید خود شماها هم دارید کار علمی میکنید و هم خانوادههایتان را مراقبت میکنید. جمع این دوتا. ببینید اسلام از حجاب به مفهوم پردهنشینی حرف نزده است. اصلاً حکم و آیه سوره نور که بدنتان و خودتان را بپوشانید اولاً اول خطاب به مرد است و بعد خطاب به زن است. اول به مرد میفرماید که چشمانتان را بپوشانید و به زنان و جنس مخالف خیره نشوید، حفظ فروج کن، یعنی کنترل جنسی داشته باشد، شهوت خودت را مدیریت کن. اگر این شهوت مدیریت شود به نفع جامعه است و اگر مدیریت نشود به ضرر فرد و جامعه است سرکوب هم نباید بشود و رها هم نباید بشود بلکه باید مدیریت شود. خب آیه قرآن این را دارد میفرماید. اصلاً پیام آن آیه این است مدیریت شهوت، مدیریت نگاه، و اما حضور زن و مرد به تناسب توانشان در عرصههای مختلف.
خب این نکته که حضرت رضا(ع) در روایت دیگر است - که متأسفانه روایت زیادی آوردم ولی وقت کم میآید – ولی این روشن بشود که تعبیر از خانه اصلاً نباید بیرون رفت و در خانه باید حبس شد و... اینها تعابیر اسلامی و اهل بیتی نیست. بعضیها این برداشتهای غلط را کردند اینها مفاهیمی بود برای ایران قبل از اسلام. هند قبل از اسلام بود، در بعضی از تمدنهای غربی بود که زن اصلاً نباید از خانه بیرون برود. اسلام طرفدار این نبود. پوشش زن فقط این بود، اسلام گفت بیرون بیایید اما دوتا شرط را رعایت کنید: 1) حقوق شوهرت و فرزندانت و خانوادهات را، آنها نابود نشوند به آنها ظلم نشود. 2) با جنسیتت به عنوان مؤنث در عرصه عمومی نیا. تبرّج نکن به عنوان یک انسان بیا نه زن. چنانچه مرد هم باید به عنوان یک انسان بیرون بیاید نه به عنوان مرد. ما در عرصه عمومی دوتا انسان هستیم نه زن هستیم نه مرد هستیم. پوشش کاری میکند که مردانگی و زنانگی به حاشیه برود، انسانیت به متن بیاید. گفتند در معاشرت با مردان بدنتان را بپوشانید، جلوهنمایی و خودنمایی و جلوهگری نکن. قرآن بیش از این چیزی نگفته است. روایات اهل بیت(ع) همین را میگویند و چیز دیگری نگفتهاند. اگر روایت یا آیهای میبینید طوری معنا نکنید که با اینها منافات داشته باشد. اینها باید با هم دیده شوند. حدود پوشش در قرآن و سنت آمده است. مدل آن نیامده است. مدل آن را گذاشتهاند به عهده عرف. گفتند در زمانها، مکانها و جوامع مختلف، موقعیتهای مختلف، مدل حجاب فرق میکند. ما در اسلام، هیچ جا در مورد مدل و رنگ دستور خاصی ندادند. یک شرط گذاشتند که تبرّج نباشد، عرفی هم هست. ممکن است شما اینجا اگر با این حجاب بروید کشور دیگر اسلامی، زنان مسلمان مؤمن هیچ کدام اینطوری حجاب ندارد و یک جور دیگری حجاب دارند. نه او میتواند شما را متهم کند و نه شما حق دارید او را متهم کنید. این که عرف ایجاب میکند چه نوع لباسی؟ ما در اسلام توصیه خاصی که چادر باید اینطوری باشد یا آنطوری باشد نداریم. تبرّج نباشد. مدل حجاب به عهده خودتان باشد. عرف، زمان، مکان، شرایط، موقعیت فردی، موقعیت اجتماعی. حدود پوشش و تماس زنان، آنچه که در سوره نور و سوره احزاب راجع به این مسائل آمده است، حدود پوشش و حدود تماس مرد و زن است و کلمه حجاب هم بکار نرفته است. کلمه حجاب به مفهوم پردهنشینی، اصلاً آیه حجاب یک آیه دیگر است. این را مردم نمیدانند؛ گاهی رفقای طلبه ما هم نمیدانند. آیه حجاب، فقط خطاب به زنان پیامبر(ص) است. «یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَا» همسران پیامبر، شما مثل همه زنان دیگر نیستید یک تفاوتی دارید یا با پیامبر(ص) ازدواج نکنید اگر ازدواج کردید جدا میشوید یا اگر میخواهید نام همسر پیامبر و امّالمؤمنین روی شما باشد یک حکمی مخصوص شماست. این به بقیه زنان مسلمان واجب نیست ولی بر شما لازم است چون شما با بقیه زنان فرق میکنید. یک موقعیتی دارید که اسم شما، زن پیامبر است امالمؤمنین هستید. مثلاً یکی از احکام آن این است که بعد از پیامبر شما حق ندارید با هیچ کس ازدواج کنید اگر قبول ندارید ازدواج نکنید یا جدا شوید، اگر میخواهید تا آخر زن پیامبر بمانید. چون فردا کسانی میآیند با شما ازدواج میکنند و از شما و اسم شما سوء استفاده میکنند. این یکیاش هست. یعنی اصلاً یکی از دلایلی که قرآن، خطاب به زنان پیامبر(ص) فرمود «قرن فی بیوتکم» این خطاب به همه زنان نیست. «قرن فی بیوتکنّ» یعنی در خانههایتان بمانید و بعد از پیامبر راه نیفتید در فعالیتهای اقتصادی و سیاسی و حزبی. این کارها را نکنید از شما سوء استفاده میکنند. شما موقعیت ویژهای داشتید شما امهات المؤمنین هستید باید تا آخر محترم بمانید حریمتان را حفظ کنید و شما دیدید یکی از امهاتالمؤمنین این را رعایت نکرد و همه رعایت و اطاعت کردند آمد و از آن سوء استفاده کردند. جنگ قدرت راه انداختند در حالی که رسولالله اخطار کرده بودند و بعداً جالب است که بعد از عایشه جناب امالسلمه امالمومنین است سر همین قضیه جنگ جمل، جناب امالسلمه با جناب عایشه مناظره دارد بروید ببینید هم مکتوب و هم شفاهی. هم قبل از جنگ جمل و هم بعد از آن. قبل از جنگ ام سلمه میگوید شما یادتان نیست پیامبر چه به ما چه گفتند؟ و شما یادتان نیست یک وقتی پیامبر در مورد شخص شما گفتند میترسم از روز و آن شبی که در بیابان باشی و صدای سگ و گربهها به گوش برسد و آن قضایایی که در جنگ جمل اتفاق افتاد. شما آنها را نشنیدید. که قبل از جنگ بحث انتقام و درگیری بود به ام سلمه گفت که تو هم باید به ما ملحق بشوی همه باید به من ملحق شوید علی پررو شده است! خب در حالی که برادرهای ایشان، یعنی پسران ابوبکر در جبهه علی بودند خواهر در جبهه این طرف بود، عایشه کنار طلحه و زبیر بود، برادرانش جناب عبدالرحمن ابیبکر، فرزند خواندگان این بودند. شما میدانید حضرت امیر(ع) با همسر ابوبکر ازدواج کردند بعد از فوت ابوبکر. و لذا حضرت امیر(ع) پدرخوانده فرزندان ابوبکر هستند. یکی از همسرانشان اینطوری بودند چون تا زمانی که حضرت فاطمه(س) بودند ایشان ازدواج دیگری نکردند وقتی که حضرت زهرا(س) از دنیا رفتند خودشان به حضرت امیر فرمودند باید ازدواج کنید و اسم هم بردند، افرادی را نام بردند و گفتند باید ازدواج کنید. یکی از کسانی که بعداً حضرت امیر(ع) با ایشان ازدواج کردند زن ابوبکر است مادر عایشه است، مادر محمدبنابیبکر است که محمد و پسران ابوبکر، میشود پسرخواندگان علی و جزو شیعیان خاص علی هستند. برادرها در این جبههاند و خواهر در آن جبهه هستند. قبل از این که بخواهند جنگ را شروع کنند ام سلمه از مکه سریع نامه مینویسد به حضرت امیر(ع) که اینها آمدند برای جنگ آماده بشوند. عایشه دارد برای جنگ با شما آماده میشوند. حضرت امیر(ع) تشکر میکنند و میگویند میدانم این طلحه و زبیر که بیرون آمدند من فهمیدم که هدفشان زیارت خانه خدا نیست. بعد از جنگ هم که اینها شکست میخورند و جناب عایشه اسیر میشود و دستگیر میشود حضرت امیر(ع) میفرمایند هیچ کس به عایشه توهین نکند، اهانتی نکند و مسئول حفاظت از ایشان، برادرانشان باشند یعنی محمد بن ابیبکر. که برادران میروند هم قبل از جنگ هم بعد از جنگ به او میگویند چرا این کار را کردی ؟ مگر رسولالله نفرمودند... که نقل شده بعداً ایشان پشیمان شده و ام مسلمه میآید ایشان را توبیخ میکند که شما اشتباه کردی و خود عایشه هم میپذیرد که اشتباه کرده است. جملهای که در منابع اهل سنتی هم نقل شده این است که بعداً ایشان تا آخر عمر، اظهار تأسف میکرد از این که من اشتباه بزرگی در زندگیام کردم که با علیبنابیطالب درگیر شدم و این اشتباه را هرگز بر خودم نخواهم بخشید و هرگز فراموش نخواهم کرد. حتی این تعبیر را عایشه میکند و میگوید آرزو داشتم فرزندان زیادی داشتم و همهشان جلوی من پرپر میزدند و میمردند اما من دست به این کار کاش نزده بودم. کاش را هم میگوید. بعد توبه کرد و پشیمان شد.
شاید این که پیامبر در مورد همسرانشان فرمودند در خانه بنشینید و با مردم حرف میزنید از پشت پرده حرف بزنید میخواهید معامله و تجارت کنید. در مورد آنهاست نه در مورد زنان مسلمان و همه زنان تا آخر. ما چنین چیزی در حکم اسلامی نداریم، بعضیها فکر کردند اینطوری است. یک سرّش هم همین است که اگر اینها ازدواج کنند و وارد عرصههای عمومی بشوند از اینها سوء استفاده بشود و کلمه حجاب در مورد آنها آمد. در سوره احزاب که فرمود «إذا سئلتموهن» به مردان میگوید وقتی میخواهید با زنان پیامبر حرف بزنید نروید بایستید جلویشان در چشمهایشان زل بزنید. پیامبر میفرماید شما قلبتان پاک است ولی نروید بایستید با هر مردی که اینجا میآید میایستد رودررو حرف بزنید. میفرماید اینها بعضیهایشان «فی قلوبهم مرض» اینها بعضیهایشان مریض هستند وقتی میآیند حرف میزنند با هر زنی که حرف میزنند یک کمی قصد جنسی در آنهاست. اینها مردان مریضی هستند یعنی یک نوع بیماری دارند وقتی درست مدیریت نمیشود و ارضاع نمیشود اینطوری است. الکی میرود مرد و زن با هم حرف زدن و از همین حرف زدن با او دارد لذت میبرد. از این به بعد هرکس با زنان پیامبر(ص) و همسران پیامبر میخواهد صحبت کند «إذا سئلتموهنّ متاعا» مثلاً میهمان دارد میآید در خانه و میگوید فلان ظرف را بده، همینطور رودرو میرود داخل، حریم قائل نیست از بس با پیامبر صمیمی بودند با خانمهای پیامبر هم صمیمی بودند و میرفتند داخل. آیه آمد «وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا» اگر کاسهای چیزی میخواهید «فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ» سرتان را همینطور پایین نیندازید و بروید در خانه کنار اینها، از پشت پرده حرف بزنید. خب این مورد خاص است. اما آن که با مردان و زنان دیگر گفتهاند بحث حجاب نیست بحث ستر است. «قل للمؤمنین یغضّوا من أبصارهم» اول خطاب به مردان است به مردان مؤمن بگو چشمهایتان را ندوزید و به زنان خیره نشوید، نگاهتان را کنترل کنید. نگاه جنسی نکنید. عین این حرف را بعد به خانمها میفرماید. میفرماید «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ» به زنان بگو چشمانشان را مدیریت کنند و نگاه جنسی به مردان نکنند « یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ» خلاصه اخلاق جنسی است. آموزش اخلاق جنسی است، تنظیم نحوه اختلاط و معاشرت اجتماعی است نه تعطیل معاشرت اجتماعی.
و این هم امروز با حجاب، رسماً و قانونی و بیحیا دارند مبارزه میکنند. در غرب که میگفتند آزادی خیلی روشن است من حالا اخبار را چند وقت پیش نگاه میکردم دیدم در هر سه – چهار قاره دارند این کار را میکنند مثلاً در کِبِک کانادا رسماً اعلام کردند که زنان مسلمان، مهاجر و غیر مهاجر حق ندارند با حجاب و محجبه باشند و بخصوص حق ندارند صورتهایشان را بپوشانند. عبارتش این است: لباسی که بدن را بپوشاند ممنوع است – در کِبِک این قانون را گذاشتهاند – مگر در جشن هالووین، یک جشنهایی هست که هرکسی به یک قیافهای در میآید یک ماسکهایی میزنند و بیرون میآیند میگویند شبی که ارواح خبیثه آمدند همدیگر را ترساندند جشن میگیرند. میگوید فقط در جشن هالووین. میگویند همه کودکان موظف هستند در ماه دسامبر آهنگهای کریسمس را بخوانند چه مسلمان باشند و چه نباشند. اینهایی که میگویند آزادی دین و عقیده و پوشش، ببینید چطوری برخورد میکنند؟ تا آفریقا، زنگبار تانزانیا که اصلاً قرنها مرکز یک قدرت و تمدن اسلامی بوده است رسماً حکومت اعلام کرد رانندگی زنان با حجاب ممنوع است! نمونه دیگر، بلژیک یکی از کشورهایی است که به حساب خیلی دموکرات بوده و تعصبات مذهبی معمولاًدر آن نبوده است، سوئیس و بلژیک. رسماً در بعضی از شهرهایش الآن قانون گذاشتند که هیچ زن مسلمانی حق ندارد با حجاب، هیچ کسی حق ندارد با حجاب در هیچ ادارهای بیاید. شما که میگفتید آزادی پوشش جزو لیبرالیزم است. آزادی مذهب، آزادی پوشش. از آن طرف سقط جنین و فروپاشی خانواده و قوانینی که برای این قضیه میگذارند.
هشتگهای موضوعی